ناگفته های خیزران

مذهبی
  • ۰
  • ۰

یا زهرا

شعر روضه حضرت زهرا(س) طببیه ی همه درد تو بی تو دوا مانده در آرزوی شفا چشم مرتضی مانده تو و خجالت خانه نشینی حیدر من و خجالت این قامتی که تا مانده سه ماهه پیر شدی تا شدی شکسته شدی ز یادگار پیمبر فقط صدا مانده شکست حرمت من تا شکست پهلویت علی چه بی کس و بی یار و آشنا مانده دوباره شب شد و خون گریه کرد بستر تو دوباره خیره به مسمار ، مجتبی مانده تو می روی و خلاص از زمانه می گردی عزای چادر خاکی برای ما مانده تو می روی و برای حسین و زینب تو غمی به وسعت صحرای کربلا مانده قرار بعدی من با تو آن غروبی که حسین زخمی و تشنه به زیر پا مانده همان غروب ، که یک گله گرگ در طمع ردا و پیرهن ، انگشتر و عبا مانده همان غروب پر از ماتمی که زینبمان به جستجوی تنی زیر نیزه ها مانده محمد حسین رحیمیان
  • ۹۵/۰۱/۲۳
  • کریم ولی زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی